داستان ها و حکایت های کوتاه

داستانهای جالب و حکایات خواندنی

داستان ها و حکایت های کوتاه

داستانهای جالب و حکایات خواندنی

سیگار و دعا

در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس می پرسد: «فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟»
ماکس جواب می دهد: «چرا از کشیش نمی پرسی؟»

جک نزد کشیش می رود و می پرسد: «جناب کشیش، می توانم وقتی در حال دعا کردن هستم، سیگار بکشم.»

کشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است.»
جک نتیجه را برای دوستش ماکس بازگو می کند.

ماکس می گوید: «تعجبی نداره. تو سئوال را درست مطرح نکردی. بگذار من بپرسم.»
ماکس نزد کشیش می رود و می پرسد: «آیا وقتی در حال سیگار کشیدنم می توانم دعا کنم ؟»
کشیش مشتاقانه پاسخ می دهد: «مطمئناًً، پسرم. مطمئناً.»

نظرات 2 + ارسال نظر
پاورقی های من چهارشنبه 1 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:33 ق.ظ http://navidnikkar.ir

سلام ؟؟؟
براستی که وبلاگ های فارسی این روزها پیشرفت های خیلی خوبی داشته اند.
البته هرچه سعی کردم نام شما رو پیدا نکردم.. اما به هر حال از اینکه با مطالب جذابی در وبلاگتان شما روبه رو شدم خوشحالم .

در صورتی که تمایل داشته باشید خوشحال می شوم که بتوانم شما را در جمع لینک دوستان خود داشته باشم و البته به سبب بهره بردن از محضر شما آشنایی بیشتری هم داشته باشیم.

سپاسگذارم دوست من
پاینده باشید

[ بدون نام ] چهارشنبه 1 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:45 ق.ظ

سلام.وبلاگ خیلی قشنگی داری خیلی زیباست.بهتره این نظر تایید نشه.اگه مایل باشی با هم تبادل لینک کنیم.
میتونی من رو با اسم شمیم لینک کنی و بعد بهم خبر بدی تا منم لینکت کنم.منتظرت هستم.

نظر یادتون نره
بای

www.shamimjoon.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد