داستان ها و حکایت های کوتاه

داستانهای جالب و حکایات خواندنی

داستان ها و حکایت های کوتاه

داستانهای جالب و حکایات خواندنی

 

 

به یارو میگن : لپ لپ می خری ؟ میگه : آره !

 

 

 میگن حالا جایزه هم توش داره ؟ میگه فکر نمی کنم ،

 

 

‌من لپ لپ رو واسه کیفیتش می خرم !!!

  

 

 

 

اگر خداوند تکه ای زندگی به من ارزانی می داشت ،

 

 

 قبایی ساده می پوشیدم ، نخست به خورشید چشم

 

 

 می دوختم و نه تنها جسمم که روحم را عریان می کردم .

 

 

(( گابریل گارسیا مارکز  ))

 

 


غضنفر پری دریایی می‌بینه و بهش میگه: تو چقدر خوشگلی، زن من می‌شی؟ پری میگه: من که آدم نیستم، غضنفر میگه: فکرکردی من آدمم؟

 

 

تو به من بگو زشت! من به تو می گم قشنگ! بذار جفتمون به هم دروغ گفته باشیم!!...

 

 

غضنفر سرطان میگیره هرکی میاد خونش میگه من ایدز دارم زنش میگه مرد چرا دروغ میگی .میگه میخوام بعد از مرگم کسی بات ازدواج نکنه!!

 

 

سلام دوستان من یه خواهشی دارم از هرکی که میاد اینجا میخوام که رویه تبلیغاتی که گذاشتم هم کلیک کنه  

 

 

 

نظر هم بدید لطفاْ

کلید گم گشته و در وا نمی شه !

فرانسه
در این کشور درها معمولا قفل نیستند، بنابراین دستگیره در را می چرخانند و در را باز می کنند. بعداً ماموران یک کلید یدکی درست می کنند یا قفل را عوض می کنند.
آمریکا
بلافاصله
F.B.I تعداد 194 نفر از مظنونین القاعده را دستگیر و تعدادی از ایرانیان را اخراح می کند و در بازوجویی اعضای القاعده تعدادی بمب و موشک و نارنجک و تانک نفربر و موشک ضد موشک در خانههای آنها پیدا می کنند، اما کلیدی پیدا نمی شود.
آلمان
حتما یک کلید یدکی در جیب هلموت کهل است، آن را از او می گیرند.
بلژیک
ابتدا مسئول مربوطه به ماموران نامه می نویسد و این خبر را می دهد، بعد موضوع طی نامهای به وزارت کشور و وزارت امور خارجه خبر داده می شود، بعد نامههایی برای پارلمان اروپا نوشته می شود. بعد از نه ماه نامه نگاری کلید خودش پیدا می شود.
انگلستان
در انگلستان هیچ وقت هیچ کلیدی گم نمی شود، مگر اینکه از دهها سال قبل در مورد آن تصمیم گرفته شده باشد.
کلمبیا
رئیس جمهور از قاچاقچیان می خواهد کلید را پس بدهند، آنها هم از او می خواهند قول بدهد دیگر درها را قفل نکنند.
واتیکان
پاپ از خداوند می خواهد جای کلید را نشان بدهد، بعد هم یک کلید ساز می آورند و در را باز می کنند.
ایتالیا
گم شدن در این کشور طبیعی است، بنابراین در را می شکنند و خسارت آنرا به برلوسکونی می دهند.
افغانستان
با یک توپ 106 در را از جا می کنند و در این ماجرا تعدادی از نیروهای آمریکایی و القاعده هم به قتل می رسند.
عراق
چند ساعت منتظر می مانند تا عملیات استشهادی انجام شود، در جران عملیات در هم باز می شود و می بینند صدام آنجا نیست.
سوئیس
برای انتخاب بین باز کردن در یا باز نکردن آن رفراندوم برگزار می کنند.
روسیه
یکی از دزدهایی که وزیر شده است، با یک سنجاق در را باز می کند.

مناجات خواجه عبدالله رایانه ای

ای خدا hard دلم format نما / از فریب ناکسان راحت نما

جمله ویروسند مردمان دون / استغیرالله مما یفترون

فایل عشقت را کپی کن در دلم /
deltree کن شاخه های باطلمjumper روح خلائق set نما / گام هاشان در رهت ثابت نما

گر ز انفاست دلی
scan شود / از شرور دید و دذ ایمن شود

بهر روی زرد سیمین تن فرست / بهر دم‌های پر آستر
fan فرست

ای خدا
file عذابت run مکن / با ضعیفان هیچ جز احسان مکن

از همان صبحی که اول گل دمید / بی نیاز از
cod خدایش آفرید

کارگاه آفرینش
cod نداشت / ram نبود و mouse آن همpad نداشت

عشق گل حق در دل بلبل نهاد / بر شقایق داغ چون
lable نهادsystem عشقش بری از هرerror / گوهر مهرش در سینه همچو دُر

عشق نرم افزار راه انداز ماست / عشق
password و وصال کبریاست

خالی از عشق و محبت دل مباد / بی صفا چون عاصی
intel مباد

بهتر آن باشد سرودن ول کنم / زین تن خاکی دَمی
dos shell کنم

نمره 20

در گذشته نمره 20 مثل جواهر ارزش داشت. و راحت و آسان به دانش آموزان داده نمی شد. کسانی که این نمره را دریافت می کردند حقیقتا بیش از این نمره معلومات داشتند و به راستی شایسته این افتخار عظیم بودند. همه شاگردان قدیمی می دانند که انشای کمتر از 10 خط را هیچ معلمی نمره قبولی نمی داد و محصلینی بودند که از این درس تجدید و یا رد می شدند.
یک بار در یکی از دبیرستان های تهران هنگام برگذاری امتحانات سال آخر ششم دبیرستان به عنوان موضوع انشا این مطلب داده شد که "شجاعت یعنی چه؟" محصلی در قبال این موضوع فقط نوشته بود : "شجاعت یعنی این" و برگه ی خود را سفید به ممتحن تحویل داده بود و رفته یود !
اما برگه ی آن جوان دست به دست دبیران گشته بود و همه به اتفاق و بدون استثنا به ورقه سفید او نمره 20 دادند. چه خوب گفته اند که : "کم گوی و گزیده گوی چون در"

وقتی مردان می گویند ... یعنی ...

برای من فرقی نمیکنه دیوار آشپزخونه چه رنگی باشه .
یعنی : تا وقتی که آبی، سبز، زرد، صورتی، مشکی، یشمی، خاکستری، عنابی، سفید و ... نباشه اشکالی نداره .
این یه کار، مردونه است .
یعنی : تو این کار هیچ منطق درستی نیست و تو هم سعی نکن دلیلی برایش پیدا کنی.
میخواهی تو درست کردن شام کمکت کنم؟
یعنی : پس چی شد این شام ؟ چرا رو میز آماده نیست ؟
چه فکر خوبی !
یعنی : این کار شدنی نیست و من کل روز رو برات کرکری می خونم وحالت رو می گیرم .
بله عزیزم یا حتما حتما
یعنی : این یکی اصلا معنی نداره و چون شرطی شده ام از دهنم پریده .
زنم منو درک نمیکنه !
یعنی : همه قصه ها و خاطره های منو شنیده و دیگه خسته شده .
ماجرایش طولانیه و سر فرصت برات تعریف می کنم .
یعنی : اصلا خودم هم نفهمیدم چی شد .
من اخیرا" خیلی ورزش می کنم .
یعنی : باتری کنترل از راه دور تلویزیون تمام شده.
دسپتخت تو مثل دستپخت مادر مرحومم می مونه.
یعنی : تو هم که غذا رو می سوزونی.
کمی استراحت کن عزیزم خسته شدی!
یعنی : بابا این جارو برقی رو خاموش کن می خوام فیلم ببینم.
چه جالب!
یعنی : آخ که چقدر حرف می زنی!
عزیزم مادیات در عشق ما هیچ نقشی نداره !!
یعنی : باز سالگرد ازدواجمون رو فراموش کردم و کادو نخریدم.
این واقعا" فیلم خوبیه !
یعنی : تو این فیلم پر از بکش بکش و بزن بزن و ماشین سواریه.
این یه کار زنونه است!!
یعنی : این کار سخت کثیف و بی جیره و مواجب است.
با من ازدواج می کنی؟
یعنی : رخت چرکهام تلنبار شده و کسی نیست دکمه های پیرهنم رو بدوزه؟
تو که می دونی من چه حافظه ی بدی دارم!!
یعنی : من شعری رو که کلاس سوم ابتدایی خوندم از حفظم نمره ماشینم رو که سالها پیش فروختم ازبرم و ... اما تاریخ تولد تو رو یادم رفته
من برای این کارم دلیل دارم !!
یعنی : بذار فکر کنم ببینم چه دلیلی می تونم برای این کارم پیدا کنم .
منظورت چیه؟ تو که لباس داری؟
یعنی : یادت رفته چهار سال پیش برای خودت لباس خریدی؟
دلم برات تنگ شده!!
یعنی : نمی تونم جورابامو پیدا کنم. بچه ها گشنشونه و ...
ما تو کار خونه با هم مشارکت می کنیم!!
یعنی : من ریخت و پاش می کنم او جمع و جور می کند.

خصوصیات دختر و پسرهای ایرانی

دخترها نمی‌توانند


1- با داشتن دماغی تیر کمونی یا عقابی متالیک به جراح مراجه نکنند!
2- با دیدن یکی خوش تیپ‌تر از خودشون، میگرن نگیرن و از زور ناراحتی غش نکنند!
3- با داشتن قدی کوتاه کفش پاشنه 60 سانتی نپوشند و احساس قد بلندی نکنند!
4- روزی 24 ساعت با تلفن حرف نزنند!
5- روزی 30-40 هزار تومان آت و اشغال نخرند!
6- از مهمونی و عروسی و برای هم خالی نبندند و با خالی‌بندی لایه اوزون رو سوراخ نکنند!
7- با یه دماغ عمل کرده احساس خوشگلی نکنند و فکر نکنند که مادر زادی همینجوری بودن!
8- مطالب چرت و پرت این قسمت رو بخونند و از عصبانیت سکته نکنند!

پسرها نمی‌توانند


1- با داشتن هیکلی ضایع تیشرت تنگ نپوشند و فیگور نگیرند!
2- از کلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تیغه نکنند و
after shave نزنند!
3- پس از یافتن اولین مو در پشت لب احساس مردانگی نکنند و به فکر ازدواج نیفتند!
4- در میهمانیها و محافل خانوادگی احساس بامزگی نکنند و چرت و پرت نگویند!
5- ادعای با مرامی و با معرفتی و با وفایی و غیره نکنند!
6- کت و شلوار صورتی با بلوز زرد نپوشند و کراوات قهوه‌ای نزنند!
7- احساس با غیرتی نکنند و راه به راه به آبجی کوچیکه گیر ندهند!
8- از 9 سالگی پشت ماشین باباشون نشینند و پدر ماشین رو در نیارند!
9- چرت و پرت نگند و از خودشون تعریف نکنند!